ارمنستان یا گرجستان 2016

قفقازستان - مطلب ارمنستان بهتره یا گرجستان از زمان انتشار تاکنون یکی از پربیننده ترین مطالب این وبلاگ بوده است. از آنجاییکه این پست در اوایل تابستان سال 2014 منتشر شد و از آن زمان تاکنون شرایط تاحدودی تغییر یافته است،مدل 2016  این مطلب را تقدیم شما می کنم :

گردشگری و توریسم
اگر تاکنون به هیچ یک از این دو کشور مسافرت نکرده اید و بویژه اگر این نخستین مسافرت خارجی شما است، شاید ارمنستان انتخاب بهتری باشد زیرا:
- مسافرت به این کشور آسان تر است، چه از نظر دریافت ویزا و چه از نظر امکانات ترانسفر. ویزای توریستی ارمنستان بسادگی در مرز زمینی و فرودگاه بین المللی ایروان صادر می شود. پروازهای منظم مستقیم بین شهرهای ایروان و تهران وجود دارد. از تهران و گاه از اصفهان روزانه اتوبوس به مقصد ایروان حرکت می کند و در  مرز این کشور هم سواری های کرایه ای همیشه اماده جابجایی مسافران به مقصد ایروان هستند.
- امکان دسترسی به راهنمای فارسی زبان در کشور ارمنستان بیشتر است. چندین رستوران یا کافه ایرانی در این کشور وجود دارد و برخی از رستورانهای محلی هم منوی فارسی دارند و گاه غذاهای ایرانی سرو می کنند.
- مردم ارمنستان در دو دهه اخیر بیشتر از گرجستانی ها با ایرانیان مراوده داشته اند و خلق و خوی ایرانی ها را بهتر درک می کنند. اگر متوجه شوند توریست هستید از شما استقبال گرمی خواهند کرد. البته ارمنی ها هم مانند سایر مردم جهان خطوط قرمز خودشان را دارند که در برخورد با آنها باید رعایت نمایید.
اگر پیشتر به یکی از این دو کشور مسافرت کرده اید، اینبار شاید بهتر باشد کشور دوم را انتخاب کنید. هم ارمنستان و گرجستان کشورهای توریستی و زیبایی هستند و مانند مردم سایر مناطق قفقاز مهمان نواز می باشند.

سرمایه گذاری و راه اندازی کسب و کار
اگر بدنبال کسب و کارهایی هستید که مشتری آنها ایرانی یا فارس زبان است مانند رستوران ایرانی یا آرایشگاه ایرانی، ارمنستان بازار بزرگتری برای شما خواهد بود زیرا رفت و آمد ایرانیان به این کشور بیشتر است. اما بطور کلی فضای کسب و کار در گرجستان شفاف تر و سالم تر است. فساد در ارمنستان فراگیر است و بقول معروف کارها بدون پرداخت زیر میزی جلو نمی رود اما در گرجستان لااقل در سطح بیزنس های متوسط فضا قانونمند و آزاد است.
ارمنستان کشوری است با ساختاری دوگانه. از یک سو این کشور بعلت انزوا و فقر فراگیر مایل به جذب کمک و حمایتهای بین المللی است و بدین لحاظ می خواهد چهره ای دموکراتیک از خود عرضه کند و از سویی دیگر الیگارشی و باندهای مافیایی، قدرت و اقتصاد را در انحصار خود درآورده اند. از مظاهر دموکراسی در ارمنستان می توان به آزادی اینترنت در این کشور و نیز میدان لیبرتی اشاره کرد. میدان لیبرتی فضایی باز در مرکز شهر است که هر کس می تواند در انجا هر میتینگی را برگزار کند و هر شعاری را سر دهد. در مورد الیگارشی شاید ورود خواربارفروشی کارفور به این کشور مثال خوبی باشد. در حالی که کارفور در اکثر کشورهای منطقه شعبه دارد اما در ارمنستان ماهها طول کشید تا توانست یک شعبه دایر کند و در این پروژه کوچک شاهد واکنش عالی رتبه ترین مقامات سیاسی کشور هم بودیم. بطور روشن کسب و کار در ارمنستان آزاد و لیبرال نیست بلکه تنها ماسک لیبرالیسم بر چهره اقتصاد این کشور زده شده است.
ارمنستان عضو اتحادیه اوراسیا است پس اگر شما یک واحد تولیدی در این کشور دایر کنید امکان صادرات بدون پرداخت عوارض گمرکی به بازاری با دویست میلیون نفر جمعیت برای شما وجود دارد اما در گرجستان بطور کلی امکان کسب و کار بین المللی از ایرانیان سلب شده است. بانکهای این کشور برای ایرانیان حساب افتتاح نمی کنند و در صورت باز کردن حساب خدمات بانکی بین المللی ارائه نمی دهند. بعنوان مثال در گرجستان شما نمی توانید به خارج از کشور پول حواله نمایید. بنابراین در گرجستان تنها می توان کسب و کارهای محلی راه اندازی کرد اما این محدودیت در ارمنستان وجود ندارد.
بطور خلاصه می توان گفت که در گرجستان امکان راه اندازی کسب و کارهای محلی برای ایرانیان وجود دارد و در این مورد بازار این کشور نیز پر رونق تر از ارمنستان است اما در در مورد کسب و کارهای بین المللی به لحاظ تئوری این امکان در ارمنستان وجود دارد اما برخورد با فساد و باندهای مافیایی اجتناب ناپذیر است.
در اینجا یادآوری یک نکته را نیز ضروری میدانم. وقتی ما می گوییم اقتصاد ارمنستان فاسد است، این موضوع ممکن است برای یک ایرانی چندان هم مهم نباشد زیرا اقتصاد ایران از ارمنستان بمراتب فاسدتر است و در ایران کار از باندهای مافیایی به باندهای هیولایی رسیده است. بنابراین یک ایرانی در ارمنستان ممکن است بسیاری از جنبه های فساد را به آسانی تحمل کند و شاید خدا را هم شکر کند که در محیط سالمی دارد کار می کند :)

برای زندگی کردن
در سالهای دور از وطن با ایرانیانی برخورد داشته ام که در خارج از ایران زندگی می کنند تنها بخاطر اینکه از فضای اختناق و حاکم سالاری ایران بدور باشند و برای تامین مخارج زندگی خود نیازی به کسب و کار ندارند.
ارمنستان و بویژه ایروان برای گردشگری جای جالب و متنوعی است اما در کل محیط کوچکی دارد و بزودی همه چیز تکراری یا شاید کسالت بار بشود. وقتی از ایروان خارجی می شوی گویا زندگی پایان یافته است. شهر دیگری وجود ندارد که برای تنوع به آنجا بروید مگر دنبال طبیعت گردی باشید و از رانندگی در جاده های غیراستاندارد و با کمترین امکانات باکی نداشته باشبد. در شهر ایروان هم جز در منطقه مرکز شهر و تا حدی در اربکیر (کمیتاس) رونقی احساس نمی شود.
در شهر ایروان تعجب نکنید اگر در صف صندوق فروشگاه ایستاده اید و فرد پشت سری شما فاصله عادی را رعایت نمی کند و بسیار بیش از حد معمول در جوامع شهری بشما نزدیک می شود بطوری که اگر کوچکترین حرکتی به سمت او داشته باشید، ناچار به لمس او باشید. بطور کلی بنظر من مردم ایروان در فضای جامعه فاصله ها را در حد یک جامعه شهری رعایت نمی کنند. گاهی وقتی می خواستم با عابر بانک کاری انجام بدهم، فردی یکباره می آمد پشت سرم و آنقدر بمن نزدیک میشد که تکمه عملیات کنسل را فشار میدادم و کار با دستگاه را بزمانی دیگر موکول می کردم تا نفس راحتی بکشم. میشود گفت ارتباطات انسانها در ارمنستان بیشتر شبیه جوامع روستایی و غیرمدنی است و این شامل شهر ایروان هم می شود. در ایروان اگر در مکانی کسب و کار  یا فعالیتی اجتماعی را آغاز کنید تا همه همسایه ها از جزئیات کار شما آگاه نشوند، بحال خود رها نمی شوید.
ایروان برای پیاده روی و قدم زدن شهری عالی است، فضای سبز کافی و پیاده روهای پهن که در این مورد پیشتر هم صحبت کرده ام. متاسفانه طی دو سال اخیر تعداد خودروها در تفلیس بازهم بیشتر شده است و از شما چه پنهان که آلودگی هوا در برخی از روزهای سال در این شهر محسوس است. گرچه در رسانه ها چندان به این موضوع پرداخته نمی شود و هنوز ریه مردم گرجستان آنقدر سالم هست که به این مسائل اهمیتی نمیدهند.
بری زندگی در مجموع تفلیس از نظر روابط انسانی و رونق، مدنی تر یا شهر تر از ایروان است اما برای گردشگر ممکن است اینطور نباشد. در تفلیس خودرو ها و عابران پیاده گویا بطور مستقیم با هم ارتباط دارند. در بعضی مناطق مرکزی این شهر هنوز عبور از عرض خیابان بدون علائم چراغ راهنمایی انجام می شود اما در ایروان لااقل در مرکز شهر عبور پیاده از عرض خیابانها منظم است و در اکثر چهار راهها چراغ راهنمایی وجود دارد.

سیاستهای مهاجرپذیری
بارها از ایرانیان مقیم ارمنستان شنیدم که اگر آب اینجا را بخوری در این کشور ماندگار خواهی شد چون دولت ارمنستان کسی را اخراج نمی کند و ازاین کشور هم جز به ایران راه دیگری وجود ندارد. می توان گفت ارمنستان یک کشور مهاجرپذیر است اما بنظر من صفت مهمانپذیر برای این کشور مناسبتر است. بغیر از چند مورد استثنایی این کشور به غیر ارمنی ها بویژه ایرانی ها شهروندی نمی دهد. شما بعنوان یک خارجی ممکن است تا پایان عمر در این کشور زندگی کنید اما همیشه غریبه و مهمان خواهید بود. در ضمن هنگام تمدید اجازه اقامت یا در نقطه های حساس اگر راه را برای آنها باز بگذارید ممکن است بی ادبانه و تحقیرآمیز هم با شما برخورد کنند که البته این خود موضوع مفصلی است که در آینده راجع آن صحبت خواهم کرد. در اینجا فقط عبارت جهان روسی را بخاطر داشته باشید.
در گرجستان میتوان گفت مسئله مهاجرپذیری بستگی به این دارد که چه حزبی قدرت اصلی را در دست داشته باشد. در این کشور هنوز مسئله مهاجرت چندان برای افکار عمومی جامعه مهم نیست که سیاستمداران خیلی درباره آن صحبت کنند و بنابراین اینگونه سیاستها کمتر رسانه ای می شوند. در دورانی که حزب حرکت ملی قدرت داشت و ساکاشویلی رئیس جمهور کشور بود، گرجستان سیاست لیبرالی را در مورد مهاجران اعمال می کرد. ساکاشویلی با درخواست شهروندی هزاران خارجی موافقت کرد و از آن نظر رئیس جمهور دست و دلبازی بود. اما حزب کنونی چندان به اعطاء شهروندی به خارجی ها اقبال نشان نمیدهد.

نظرات