دیدار قوام شهیدی و ایلیای دوم


قفقازستان، واحد طنز - هفته ای که گذشت سید جواد و ایلیا با هم دیدار داشتند و بهم گفتند: 
سید جواد: مبادلات اقتصادی بین ایران و گرجستان کاهش یافته، وضع خیلی بد شده.
ایلیا: ما مثل آیتولاهای شما نیستیم که یکیمون سلطان شکر باشه، یکی سلطان لاستیک. من از اقتصاد سر در نمیارم . بحث رو عوض کنید.
سید جواد: مشکلاتی  از ناحیه برخی قدرتهای خارجی در روابط دو کشور ایجاد شده است.
ایلیا: همون قدرتهای خارجی که تو می گی هم سفیرهاشون میان پیش من. رابطه خودتون که خرابه، رابطه ما رو هم خراب نکن دیگه. من در سیاست خارجی بیطرف هستم. 
سید جواد: پس بیا درباره گفتگوی ادیان صحبت کنیم.
ایلیا:  من خودم مبتکر گفتگوی ادیان بودم، آخه تو که قیافت به این حرفها نمی خوره. 
سید جواد: شما خودت بفرما راجع چی صحبت کنیم. 
ایلیا: بیخیال، راستی حال رهبرتون چطوره؟ دلم واسه ساز زدنهاش تنگ شده. چطوره دو تا جام بیارم بزنیم به سلامتیش. 
سید جواد: نه، آخه متاع مورد علاقه ایشان چیز دیگه ای هست. منم فقط اجازه دارم همون متاع رو مصرف میکنم. 
ایلیا: پس پاشو برو بذار ما بچه های خودمون که نشستیم،یک پیک هم به سلامتی رهبر شما می زنیم. 
در پایان دو طرف دست دادند و خداحافظی کردند.

نظرات